«پوشش اقوام مختلف در ایران» از دیدنی ترین و جذاب ترین فرهنگ هایی است كه توجه هر گردشگری را به خود جذب می كند.
شرایط و عوامل طبیعی:
عمدهترین جنبه کاربردی پوشاک، علاوهبر بعد مذهبی و پوششی آن، حفاظت تن در مقابل عوارض آب و هوایی و نیز خطرات و ضربهها و تماسهای ناشی از فعالیتهای روزمره است؛ لذا لباسهای سنتی درقالب کاربردی آنها عمدتا ساده هستند و فقط به جنبه کاربردی آنها توجه میشود، مثلا مردم مناطق کوهستانی، از پتاوه استفاده میکنند تا پا را از خطر نیش گزندگان، ضربه سنگها، پیچ خوردگی و... محافظت کند یا چوپانها به این دلیل پستک (نمدین) با خود به کوهستان میبرند تا در مقابل باد و باران و برف و سرما و حتی تابش شدید نور خورشید از خود محافظت کنند.
ضمنا جنس و نوع پارچه بهکار رفته در پوشاک و حتی تعداد آنها در هر منطقهای با شرایط و عوامل طبیعی مطابقت دارد، بهطوری که در هر فصلی ازسال پوشاک ویژهای مورد استفاده قرار میگیرد و اساسا بلندی و کوتاهی لباس و رنگ آنها در ارتباط مستقیم با نوع آب و هوای هر منطقه است. مثلا شلوار مرد بلوچ بلند و گشاد و به رنگ روشن است تا مانع نفوذ گرمای تابستان به بدن شود.
در مناطق کوهستانی نیز که هوا سرد و متغییر است، برای محافظت از سرما از پوشاک پشمی استفاده میکنند .
در کوهستانهای سرسبز شمال و مزارع چای زنان غالبا رنگ لباس خود را طوری انتخاب میکنند که تضاد شدیدی با رنگ محیط داشته باشد تا از فاصله دور هم در معرض دید باشند.
درادامه مقاله درباره اقوامی که از لباس محلی استفاده بیشتری دارند میپردازیم.
پوشاک بارزترین سمبل فرهنگی، مهمترین و مشخصترین مظهر قومی و سریعالانتقالترین نشانه فرهنگی است که به سرعت تحتتأثیر پدیدههای فرهنگپذیری در بین جوامع گوناگون انسانی قرار میگیرد.
شناخته شدهترین این اقوام ازجمله:
- آذربایجانیها
- بلوچیها
- بختیاریها
- ترکمنها
- خراسانیها
- قشقاییها
- کردها
- گیلانیها
- لرها
- مازندرانیها
- جنوبیها و... میباشد.
در شکلگیری و ترکیب پوشاک محلی هر قومی عوامل عمده زیر دخالت دارند:
- - مذهب
- - شرایط و عوامل طبیعی
- - نوع معیشت مسلط و فعالیتهای جنبی تولید
- - منزلت اجتماعی
الگوی پوشش و کیفیت لباس در هر جامعه، بیش از آن که از شرایط اقلیمی، موقعیت تمدنی، اوضاع اقتصادی، نظام سیاسی، موقعیت سنی، جنسی و شغلی افراد، خواستههای شخصی و زیباشناختی افراد اثر بپذیرد، از ساختار باورها، ارزشها، هنجارها، الگوها، آداب و عادتها و سلیقههای گروهی اثر میپذیرد.
پوشاک سنتي ايران، بخش عظيمي از فرهنگ اصيل، بومي و معنوي ايران است و گنجينه پربها و باارزشي است كه هر قوم و ملتي وظيفه دارد آن را نگهداري و حفظ کرده وبه نسل های بعدی بسپارند.
پوشاک سنتي در مجموعه اي از «سرپوش»، «تن پوش» و «پاپوش» و همچنين «زيورآلات» و جواهرات «محلي» محدود مي گردد. تنوع پوشاک زنان به خصوص در سرپوش ها و تن پوش ها، و نيز استفاده از زيورآلات و تزئينات و آويزه هاي پوشاک به مراتب بيش از پوشاک مردان است.
پس از توسعۀ جامعههای انسانی و شکلگیری فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و پدیدار شدن عقاید و آرمانهای قومـی و دینی ـ مذهبی، پوشاک و جنس، رنگ، شکل و دوخت هر تکه جامه نقش و معنای فرهنگی یافت و کارکرد نمادین ارتباطی آنها آشکار و برجسته شد. امروزه هر قسمت از پوشاک و آرایههای مربوط به آنها بنابر ویژگی های فرهنگی جامعهای که در آنها به کار میروند، به صورت رمزی مفهوم یا مفاهیمی را میرسانند.
فلسفه لباس محلی:
فلسفه لباسهای محلی ایران نیز در نقاط مختلف و بنا بر جغرافیای محیط، سن و سال، جایگاه و موقعیت اجتماعی، تیره و قبیله و موارد مشابه تعریف میشود. مردمان شمال ایران با الهام از طبیعت سبز و شاداب خود، لباسهای رنگین و شادی بر تن میکنند. مردمان ناحیه جنوب کشور، گرمای هوای شرجی را با پوشیدن لباسهای نازک و خنک به تعادل میرسانند. فلسفه لباس مردم ناحیه کویر نیز همخوانی عجیبی با جغرافیای زندگی آنان دارد و از این جهت، اغلب به سراغ رنگ سپید میروند تا تحمل گرمای خشک ناحیه بیابانی راحتتر باشد.اهالی نواحی کوهستانی و عشایر، از شلوار بسیار گشاد استفاده میکنند تا تردد راحتتری داشته باشند و در نواحی سردسیر، کلاه و روسری پشمی بر سر میگذارند تا از سرمای هوا در امان بمانند. بهطور کل، فلسفه هریک از لباسهای محلی زنان و مردان اقوام ایرانی در سازگاری با طبیعت و نوع زندگی آنها و نیز ارزشهای فرهنگی هر قوم تعریف میشود.
در حال حاضر پوشش ساکنین هر منطقه جذابیت و ویژگی های منحصر به فردی دارد. نمی توان نسبت به لباس های سنتی ولباس های محلی بی تفاوت بود زیرا در پس هر نقش و نگار تاریخی پرفراز و نشیب نهفته است.
پوشش محلی افراد هر جامعه یکی از موضوع های مهم برای جذب توریست و گردشگر به شمار می رود.
دیدگاه خود را بنویسید